زمزیران(سردشتنامه) نوشته و پژوهشهای محمدفاضل شوکتی
| ||
|
تاریخچه اموزش و پرورش پیرانشهر پژوهش ونگارش : محمد فاضل شوکتی عبدالرحيم امامي(مصاحبه در شب 09/09/1393)(29/11/2017 ميلادي) عبدالرحيم امامي فرزند سعيد امامي متولد سال 1313متولد نقده سال 1336 بخشنامه اي به اداره فرهنگ ابلاغ مي شود كسانيكه تصديق ششم ابتدائي دارند به اروميه مي روند و پس از گذرانيدن يك دوره بعنوان معلم به استخدام اداره فرهنگ وقت در ميآيند من در ان زمان در اول دبيرستان مشغول تحصيل بودم د سال 1336 رفتم به رضائيه و در دانشسراي كشاورزي اروميه مشغول به تحصيل شده و سال 1337 در مهاباد به استخدام اداره فرهنگ در آمدم در اداره فرهنگ مهاباد محل خدمت مرا پيرانشهر تعين نمودند(رياست اداره فرهنگ مهاباد در آن زمان بعهده آقاي : ------ بود كه بعدها بعنوان مديركل اداره فرهنگ استان اذر بايجان غربي انتخاب شدند ،فارس)من بعنوان عشاير قره پاپاغ خودم را معرفي كرده بودم و مي بايست در نقده استخدام شوم اما در مهاباد به من گفتند ما در پيرانشهر نياز داريم لذا محل خدمت مرا پيرانشهر تعين نمودند و من ا ز سال 1337 تا سال 1372 من در پيرانشهر خدمت نموده ام و اكنون بازنشسته شده ام . سال 1337 اداره فرهنگ پيرانشهر نمايندگي بود و زير نظر مهاباد اداره مي شد .مسئول نمايندگي آقاي كاملي بودند در آن زمان آقاي كاك آقا زاده در روستا خدمت مي كردند و بعد از آقاي كاملي دومين مسئول نمايندگي به آقاي حسن كاك آقازاده سپرده شد.اوليم مدرسه اي كه من در آن مشغول به خدمت شدم مدرسه چهار كلاسه وفائي واقع در خيبان پهلوي و قت روبروي اداره گمرك آن زمان كه اكنون ساختمان سپاه در آن قرار دارد مشغول به خدمت شدم.مدر سه وفائي چند ماهي بود كه توسط ارتش تاسيس شده بود و مدرسه مختلط بود مدير مدرسه آقاي : اميد فر اروميه اي بود تدريس پايه هاي اول و دوم مدرسه به من سپرده شد و ساير پايه ها را آقاي اميد فر اداره ميكرد ، در واقع ايشان هم مدير و هم معلم بودند و مدرسه ملك بوده و متعلق به اداره فرهنگ بود و فاقد پايه پنجم وششم بود (نام كنوني مدرسه: -------) برای خواندن ادامه مطلب به پیرانشهر نامه مراجعه فرمائید ادامه مطلب [ جمعه 24 آذر 1396برچسب:تاریخچه اداره آموزش وپرورش پیرانشهر,اداره فرهنگ پیرانشهر, عبدالرحیم امامی, طه شامخی محصل, محمد فاضل شوکتی, پیشینه اموزش وپرورش پیرانشهر, ] [ 10:52 ] [ محمد فاضل شوکتی ]
عکس اصحابه شیخ محمد -دی ماه سال 1393
روستای گنه دار افسانه ها یا واقعیتها پژوهشی پیرامونپیشینه و وجه تسمیه روستای گنه دار مامش ، شهر پیرانشهر به کوشش : محمد فاضل شوکتی مقدمه نوشتن در مورد دیار آبا و اجداد شیرین است و دلنشین شیرین است ، بی شک هیچ نوشته ای از نوع پژوهش های موردی خالی از نقص نیست، و لیکن این دلیل نمی شود که هیچ کس دست به قلم نبرد و و از نوشتن خوداری کند، نوشتن عشق است ، شاید این نوشته کامل نباشد، و حق مطلب را ادا نکند، ولیکن فتح بابی خواهد بود برای عزیزانی که بخواهند بصورت فنی تر و علمی تر این نوشته را کامل کنند .و تحقیقات دامنه داری در این خصوص انجام دهند .در پی سفری که به این روستا به همراه تنی چند از داشتیم چگونگی امکانات روستا، سطح تحصیلات ،پیشینه تاریخی، موقعیت جغرافیائی، و وجه تسمیه این روستا برایم نا معلوم بود ، برآن شدم تا نوشته ای کوتاه م مجمل درمورد این روستا بنویسم. سفری به گنه دار مامش در روز جمعه تاریخ 26/10/139 اصل مطلب روستای گنه دار در روی تپه کوچکی واقع شده است که به کوههای اطراف مشرف است که خانه های روستا دور تا دور ان را گرفته اندو در وسط تپه قبرستان روستا قرار گرفته است.روستا متشکل از 30 خانوار که اغلب انها باهم فامیل هستند این روستا دارای برق وتلفن است اما اهالی روستا با کمبود آب دست و پنجه نرم می کنندو روستا فاقد یک پل است که در ماههای سال آب رودخانه زیاد می شود رفت و امد به روستا را با مشکلات زیادی مواجه می کند روستا داری مدرسه قدیمی که تخریبی و فاقد استفاده است که از مصالح ابتدایی چون سنگ و چوب درست شده است.و در مدرسه جدید روستا که در حاشیه روستا واقع شده است و از خانه های پیش ساخته درست شده است که داری دو کلاس درس و یک دفتر و یک انباری کوچک و یک دستشویی درست شده است. مردم روستا معتقدند و ادعا می نمایند گنه دار مامش در شمال شرقی شهر پیرانشهر واقع شده است ،ساکنان آن از عشره مامش بوده و جمعیت روستا در تاریخ تحریر این مطلب حدودا 20 خانوار و به نفر تقریبا 140 نفر می باشد وجه تسمیه این روستا از درختهای دور و بر اصحابه شیخ محمد که مشهور به دار گنه اسن گرفته شده است، گنه دار چیست.در زبان محلی عبارت است از درخت کنه:گنه دار به اسم درختی شده است که در هنگام شکوفه دادن گلهای شبیه کنه می دهد. در فرهنگ هه نبانه بورینه چنین آمده است گه نه دار :درختی بلا بلند و پهن برگ است،گیاهی به هنگام نو نهالی زیبا و به هنگام پیری کج و معوج است معنی گنه دار در لغت نامه دهخدا1. گنه دار. دهی است از دهستان لاهیجان بخش حومه ، شهرستان مهاباد که در 48 هزارگزی باختر م ... گنه دا 2. گنه دار: دهی است از دهستان ایل تیمور بخش حومه ، شهرستان مهاباد که در 27500 هزارگزی جن ...گنه دار3.گنه دار: دهی است از دهستان منگور بخش حومه ، شهرستان مهاباد که در 48 هزارگزی جنوب باختر ....درفرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 چنین آمده است : گنه دار دهی است از دهستان لاهیجان بخش حومه ، شهرستان مهاباد که در 48 هزارگزی باختر مهاباد و 9 هزارگزی خاورشوسه ،خانه به نقده واقع شده است .هوای آن معتدل مالاریایی و سکنه اش 126 تن است .آب آن از رودخانه، آواچیر تأمین میشود.محصول آن غلات ، توتون ، حبوب و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی .راه آن مالرو است و تابستان میتوان اتومبیل برد..از). گنه دار منسوب به درختان دار گه نه ای است که در حواشی قبرستان یا اصحابه شیخ محمد روئیده است، در زمانهای قدیم که امکانات کشاورزی محدود بود از روستاهای دور و بر می آمدند و شاخه ای از این درخت را قطع کرده و می بریدند و در سقف طویله و یا محل نگهدای احشام آویزان می کردند و معتقد بودند که این در خت خاصیت ضد کنه دارد و کنه را را از احشام آنها دور می کند، درخصو ص اینکه این موضوع صحت دارد اهالی اظهار می دارند هر محل که کنه داشت و تکه ای از این درخت را در انجا آویزان می کردند پس از چند مدت از وجود کنه پاک می شد .احتملا از نظر علمی از تنه این در خت بو و یا موادی متساطع شود که باعث دور راندن کنه شود که این خود احتیاج به بررسی های علی متخصصین اهل فن و می تواند موضوع تحقیقات علمی و پایان نامه های دانشگاهی شود ،ساکنان می گویند در ختان فعلی ، تنومند و بزرگ تر و زیاد تر بودند ، و سابقه این درختان به صدها سال قبل باز می گردد و هیچ کس از بدایت وجود این درختان خبر ندارد و سینه به سینه از اجداد و آباد شاند داستان این درختان برای ایشان بازگو شده است ، البته احتمال دیگری نیز میتوان مطرح کدر و ان اینکه به وا سطه مزار شیخ محمد مردم شاید اعتقاد داشتند که روحانیت صحابه پیامبر و برکت و جود ایشان تاثیر بر در ختان گذاشته و بعنوان باور دینی این را اعتقاد داشته اند ، لذا این گزینه به ذهن متبادر می شود . درخت گنه دار یا دار گنه به هیکل و برگه ها به درخت گردو شباهت دارد ، کسی تا کنون از این درخ تکثیر نکرده است،مشابه این در خت در گنه دار منگور(مابین قره خضر و میشه ده) یکی دیگر از روستا های پیرانشهر وجود دارد. این روستا با وجود قرار گرفتن در جوار ردخانه (چومی ئا وژه رو) در سالهای اخیر با کمبود آب روبرو شده است . در مهاباد نز روستائی به همین نام ما بین کیتکه و خلیفان وجود دارد که مشابه این در ختان در آنجا نیز وجود دارد. در بهار وتابستان از برگه های این درختان بوئی نا مطبوع مشابه بوی سنجد متساطع می شود در محیط در ختان اصحابه ، یکی از یاران پیامیر که در ابتدای ترویج اسلام شهید شده است وجود دارد.با برسیهای انجام شده مشخص شده که ،در کردستان عراق نیز آبادی ها ئی به همین نام وجود دارد مردمان منطقه طی تشریفات خاصی در خت را بریده و با خود حمل می نمودند ساکنان منطقه ،روستاهای دور و بر عقاید خاصی به نسبت این درخت داشتند : معتقد بودن که این درخت در صورتی اثر گذاری دارد که طی تشریفات خاصی شاخه یا برگ این در خت استفاده شود هنگامی که شاخه در خت قطع می شد بصورت هر وله یا دو باید از در خت دور می شدند بدون اینکه پشت سر خود را نگاه کند ،در غیر اینصورت فکر می کردند شاخه جدا شده از در خت اصلی خاصیت ضد کنه خود را نخواهد داشت ، سپس شاخه بریده شده را در محل نگهداری احشام آویزا می نموده و این دعا را می خواندند دانو ده خوم ،ده ردو به لا له و هو له ده چی به هر حال زندگی در این روستا وجود داشته ، وجود دارد و وجود خواهد داشت
اسامی تعدادی از خانواده های ساکن این روستا از دیر باز تا کنون: •بنه ما له ی (چل چوکان)(اسماعیل زاده)چوک به معنای زانواست ،بدلیل قد بلندی این لقب از طرف قرنی آقای مامش به این خانواده نهاده شده است.رحیم چل چوک : اسماعیل زاده : فرزندان (صابر،صالح،خالد،قادر،احمد،رحمان، جعفر)همگی اسماعیل زاده بنه ما له ی ره حمان ئارد درشت :(خضری اقدم) فرزندان : قادر،ابوبکر،عمر،عبداله بنه ما له ی سید طاهر هاشمی(بنا به اظهارات خودشان نسبشان به امام حسین متصل می شود): فرزندان سید علی هاشمی،سید محمد خالد هاشمی،سید ابوبکر هاشمی،سید محمد رئوف هاشمی •بنه ماله ی ده رویش رسول (شهرت عثمانی) فرزندان مصطفی عثمانی، عمر عثمانی،زورار عثمانی
بنه ما له ی مام مسته فای عبدول ره حمانی(موریک) فرزندان : رحیم،قادر،محمد بنه ما له ی سوفی لیمانی(عبدالهی) مندا له کانی مام حسن بنه ما له ی وستا رسول (بلغاری) بنه ما له ی حاجی مو حه ممدی زینه شه لی (سلطانی) فرزندان : مراد،حاصل،شیخ محمد،علی،سلیمان،عثمان،ابوبکر،اسماعیل،واحد،محمد امین بنه ما له ی کاک حه سه ن مه عروفی : ( که له پیش دا ئا غای گه نه داری بوون)حاجی غفور،حاجی جعفر،مام قادر ریش سفیدان : صابر اسماعیل زاده و شیخ محمد سلطانی هنر مندان : رحیم اسماعیل زاده شمشال زنو حیران بیژ فعالین: سید علی هاشمی،مصطفی معروفی،صابر اسماعیل زاده،حاج جعفر معروفیسید خضر فهیم پور : داروخانه گیاهی
منابع: برداشت ها ی شخصی سفر شخصی به روستای گنه دار در دی ماه سال 1393 مصاحبه و گفتگوبا اهای روستا ی گنه دار dافته های انترنتی لغت نامه دهخدا لغت نامه دکتر محمد معین دانشنامه ویکیپیدیا فرهنگ هه نبانه بورینه عبدالرحمن شرفکندی سوم بهمن ماه سال 1393، پیرانشهر – محمد فاضل شوکتی
[ جمعه 3 بهمن 1393برچسب:گنه دار منگور,گنه دار مامش, شیخ محمد سلطانی, چل چوک, صابیره سور, محمد فاضل شوکتی,دار گنه,اصحابه شیخ محمد,, ] [ 16:1 ] [ محمد فاضل شوکتی ]
محمد امین امینیان از محیط فرهنگی سردشت راضی هستید ، در صورت راضی یا ناراضی بودن چه پیشنهادی برای بهتر شدن این فضا دارید :
محمد فاضل شوکتی - هشتم آبان ماه سال1393 توجه : خواهشمند است در نقل مطالب و عکسهای ، این وبلاگ منبع را قید نمائید :ذکر منبع علاوه بر آنکه رعایت اخلاق حرفهیی است، مسوولیت صحت مطالب را نیز بر دوش منبع آن میاندازد، ضمن اینکه ذکر منبع حتما باید در بازانتشار اخبار اختصاصی رسانههای دیگر نیز رعایت شود؛ زیرا حاصل تلاش، کار و بینش تهیه کننده آن مطلب است. [ شنبه 10 آبان 1393برچسب:شاعرران سردشت , امین سردشتی, حاج محمد امین امینیان, امین به هه شتی کوردستان ,گه شتی کوردستان ,تجویدی قورئانی کریم ,که شکولی عه دا له ت ,پی پیچه ی سواران,پوخته یک له میژوی کوردستان ,خه ره وین , ئاسوی ئه ده ب ,خورجینی ئه وین ,دیاری بو هو گرانی قورئان,ناوه پیرو زه کانی خوای مه زن ,شیعر له سه په ر توکی دیمه نه جوا نه کانی سه رده شت,آیت الکرسی , محمد فاضل شوکتی, آلان , امین آلانی, ئه مین سه رده شتی , ] [ 19:24 ] [ محمد فاضل شوکتی ]
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |